.........................................

کلافه شدم...

 نمیتونم درک کنم یا حسمو به کسی توضیح بدم چون کسی نیست منو بفهمه نه اینکه خاص باشم نه 

یه وقتایی حس و رفتارم توجیهی نداره فقط سکوت میکنمو و ...

همیشه تو حسرت خیلی چیزا موندم کاش همچی با پول بدست میومد اما اینجور نیست خوشحالی از ته دل و آرامش با عشق خریدنی نیست باید کسی با تمام وجودش این حسو تقدیمت کنه

جمله خیلی تنهام شاید خیلی عامیانه باشه ام من واقعا تنهام 

وقتی تو این وبلاگ شروع کردم لحظه های شروع عشقمون بود اما تو این لحظه که مینویسم عشقم تو خوشی های خودش غرق شده و من موندم ته خنده هاش که نمیتونم نفس بکشم 

شاید واسش دیگه خسته کننده شدم یا حتما شدم...

هر کسی نمیتونه اخلاق و رفتارش با هم یکی باشه اما نمیدونم هستن کسایی که عشق بینشون باشه و قدمهاشون لحظه به لحظه ثانیه به ثانیه یکی باشه یا شاید یه خیال باشه